حالا گذشته ها گذشته و رفته ها رفته اند و نام جمهوری کافی ست وگرنه من می دانستم در فرهنگ ما همیشه دین بعد از دنیا می آید
گناه هیچ کسی نیست گناه از کسی ست که آمد و گفت : اقرا گناه از حسین (ع) بود در میان آن همه کوفه گناه از نهج البلاغه ی علی ست وگرنه من می دانستم که یاوران علی (ع) همین دیندارانند که نام دخترانشان دنیاست وگرنه من می دانستم اسلام فقط به درد کسانی خواهد خورد که اسباب بازی شان را می خواهند
حالا گذشته ها گذشته و رفته ها رفته اند و پیرمرد ـ چشم و چراغ ما ـ حالا فقط به دسته گل مقامات خارجی نگاه می کند با درد
گناه از بچه های تخس نبود که از ریش پدرانشان بالا رفتند گناه از معاویه ها نبود و از طلحه ها و زبیرها گناه از ابوذر بود و از کسی که در کتاب جغرافیا به اشتباه نوشت: ربذه